که شایسته آن بوده دریافت نکرده است برای بهبود روابط و مناسبات خود باید بداند که خود او در ایجاد این نارضایتی چه نقشی را ایفا نموده است. زنی که بیش از اندازه از خود مایه می گذارد بنباید از همسر خود انتقاد کند، همچنین مردی که به اندازه کافی  از خود مایه نمی گذارد نباید همسرش را به دلیل رفتار منفی در قبال خود سرزنش کند.در هر دو مورد از سرزنش کاری ساخته نیست.درک کردن اعتماد کردن،مهرو محبت ،پذیرا شدن و حامی یکدیگر بودن حلال مسائل ماست و از سرزنش و انتقاد کاری ساخته نیست.وقتی  موقغیت نا مطلوبی بروز می کند ، مرد به جای اینکه همسرش را مسبب دلخوری خود بداند می تواند به او محبت کند و در صورت تماایل زنش در مقام حمایت از او کاری صورت دهد . به سخنان او گوش فرا دهد حتی اگر لحن کلامش ابتدا حالت سرزنش داشته باشد. مرد می تواند با انجام کارهای جزئی و به ظاهر کم مقدار که در واقع نشانه علاقه و توجه او به زنش می باشد،اسباب شادمانی او را فراهم کند. از سوس دیگر نیز به جای سرزنش کردن همسرش و متهم ساختن او که به اندازه کافی مایه نمی گذارد می تواند عیوب او را ببخشد ، زن باید بداند که همسرش به رغم شرایط ظاهر می خواهد کاری در حق او انجام دهد. زن می تواند از شوهرش به خاطر کارهای هرچند جزئی قدردانی کند واز او همچنان حمایت بطلبید.
سلام دوستان عزیز از شما دعوت می کنم که به خلاصه کتاب قورباغه را قورت بده توجه فرمائید. با امید اینکه مفید واقع شود. توجه: قدیمیها گفته اند : اگر اولین کاری را که باید هر روز انجام دهید این باشد که قورباغه زنده ای را قورت بدهی در بقیه روز خیالت راحت است که سخت ترین کار خود را انجام داده ای. قورباغه شما در واقع بزرگترین و مهمترین کاری است که باید انجام بدهید. همان کاری که اگر الان فکری برایش نکنید به احتمال زیاد همین طور برای انجام آن تنبلی خواهید کرد. ضمنا کار مورد نظر همان کاری است که انجام آن در حال حاضر می تواند بیشترین تاثیر مثبت را در زندگی شما بگذارد. قدیمی ها همچنین گفته اند: اگر قرار است دو تا قورباغه را بخوری اول آن یکی که زشت است بخور!..... با این پیش زمینه شما را به خواندن این بخش از وبلاگ دعوت می کنم. فصل اول : سفره را بچینید قبل از آنکه قورباغه را قورت بدهید باید آن قورباغه را تعیین کنید و در واقع هدف را به روشنی برای خود تعیین کنید.برای بالا بردن کارایی زندگی مهمترین بخش تعیین هدف است یکی از عالی ترین کار برای بالا بردن کارایی در زندگی نوشتن اهداف بر روی کاغذ است زیرا با این کار هدفی را دنبال می کنید که قابل لمس است. برایان تریسی یک روش فوقالعاده را به ما ارائه می دهد که هفت مرحله دارد کع در زیر به شرح آنها می پردازم. مرحله اهیدیک دقیقا مشخص کنید که چه می خو مرحله دو هدف را روی کاغذ بنویسید در واقع افکارتان را روی کاغذ بیاورید مرحله سوم برای هر هدف وقت و زمان مشخصی را تعیین کنید در غیر اینصورت هیچ ضرورتی برای انجام آن حس نخواهید کرد مرحله چهارم از تمام کارهایی که حس می کنید شما رادر رسیدن به هدفتان کمک می کند فهرستی را تهیه کنید این فهرست تصویر روشنی از کارهایی را که برای رسیدن به هدف باید انجام دهید را برای شما به نمایش در میآورد. مرحله پنجم فهرست را به برنامه تبدیل کنید و یا حتی آن را داخل مستطیل و دایره هایی بنویسید با این کار کارایی خود را به وسیله برنامه ای مکتوب و قابل لمس چندین برابر می کنید. مرحله ششم فورا کا را بر اساس برنامه شروع کنید هر کاری که می خواهد باشد به یاد داشته باشید که یک برنامه متوسط که خوب اجرا شود بهتر از برنامه ای عالی است که هرگز اجرا نشود. مرحله هفتم تصمیم بگیرید که هر روز برای آنکه قدمی به سوی هدف اصلی بردارید کاری را انجام دهید این کار و برنامه را در برنامه روزانه خود قرار دهید. هرگز یک روز خود را بیهوده تلف نکنید حرکت به جلو را ادامه دهید توقف هرگز استواری و ثبات قدم = شما موفق ترین و فعالترین فرد نسل خود تمرین عملی: همین الان یک ورق کاغذ بردارید و ده هدفی را که می خواهید در سای آینده به آنها برسید لیست کنید.این هدفها را به صورتی بنویسید که گویا یک سال گذشته است و همگی آنها به تحقق پیوسته اند . در نوشتن هدفهایتان از زمان حال و ضمیر اول شخص استفاده کنید. هدف ها باید با صراحت و با قطعیت بیان شوند با این کار ذهن ناخودآگاه شما بی درنگ آنها را تائید می کند. برای مثال می نویسید : من درآمد دارم یا وزن من....کیلوگرم است. سپس ده هدفی را که نوشته اید مرور کنید. از میان آنها هدفی را انتخاب کنید که رسیدن به آن بیشترین تاثیر را در زندگی شما دارد . این هدف هر چه که هست آن را روی یک برگ کاغذ بنویسید. برای رسیدن به آن مهلتی تعیین کنید برنامه ریزی کنید . طبق برنامه دست به کار شوید و هر روز برای دست یابی به هدف مورد نظر کاری انجام دهید. همین تمرین به تنهایی می تواند زندگی شما را دگرگون کند. منتظر ادامه این مبحث باشید ...... اما تا آن زمان این تمرین را انجام دهید.
در جهت کاهش افسردگی در ابتدا می توان به موارد مهم زیر توجه و اقدام نمود :

1 – ورزش

 2 – بازنگری فعالیت های ذهنی جهت پاک کردن افکار مزاحم روز مره و تغئیر در جنبه های معمولی زندگی

 3 – ایجاد یک نظام حمایتی

 4 – پیدا کردن یک شیوه سالم جهت ابراز عواطف

 5 – تاکید بر تجارب موفق و مثبت خود

 6 – انتخاب اهداف واقع گرایانه و قابل دسترس

 7 – شناخت توانائیهای خود و راضی بودن از آنها

 8 – انجام تفریحات روزانه

 9 – شرکت در فعالیتهای اجتمائی

 10 – مبارزه با خود گوئی های منفی

 11 – استفاده از رژیم غذائی متعادل و عدم استفاده از غذاهای شور .

چنانچه موارد بالا موثر نباشد مراجعه به یک مشاور حرفه ای و یا روانپزشک توصیه می گردد .

افسردگی  نشانه ضعف شخصیتی  نیست . افرادی  چون ابراهیم لینکن  ، ملکه ویکتوریا  و چرچیل نمونه هائی از افراد مشهور تاریخ هستند که دچار افسردگی بودند . بعضی از افسردگی ها حتی بدون درمان نیز بهبودی می یابند . اما در اغلب موارد مراجعه به مشاور و مصرف داروها تاثیر بسزائی در درمان افسردگی دارد . داروهای استاندارد ضد افسردگی ، اعتیاد آور نیستند ولی گاه فرد نوعی وابستگی در خود احساس می کند . هدف این داروها فراهم کردن شرایط برای ایجاد تغئیرات مثبت در حالت خلقی و الگوهای فکری فرد افسرده است . اثر درمانی بعد از دو تا چهار هفته پس از شروع برنامه مصرف دارو ظاهر می گردد . گاه این زمان کوتاه نیز می شود . باید متذکر شد که بهترین روش درمان ترکیب دارو درمانی و درمان روان درمانی است .

افسردگی در کودکان و نوجوانان : 

افسدگی معمولی در این دو قشر ، از نوع افسردگی خفیف است . تشخیص افسردگی در کودکان و نوجوانان کار نسبتا دشواری است . زیرا کودکان و نوجوانان افت و خیز های خلقی زیادی از خود نشان می دهند . این افت و خیزها به ویژه در آغاز نوجوانی مشاهده می شود . در مورد این دو قشر بهتر است با درمان روانی ، اجتماعی و ترتیبی آغاز کرد و در صورت نیاز به دارو روی آورد . جالب اینکه تا همین اواخر بسیاری از پزشکان منکر این بودند که کودکان و نو جوانان هم ممکن است دچار افسردگی واقعی شوند . (کلرمن 1978 ، نیکولی 1978 ) کودکان و نوجوانان افسردگی خود را به صورت خستگی و بی قراری و تظاهر به بیماری نشان می دهند . این افسردگی در حالت افراطی به صورت پرخاشگری و نیز رفتار بزهکارانه بروز می کند . ( آخن باخ 1981 )